جهان در انتظار اوست...

مهدي جان دوران انتظار است...
دوران دعا...
ولي آقاجان مي دانم كه تقصير از ماست...
دعاهايمان بوي تكرار وعادت مي دهد...
انگار پاي دعايمان مهر كوفيان است...
دعاهايي كه از آن بوي معرفت برنمي خيزد
و ما انگار پاي دل كندن از كوفه را نداريم...
كوفه اي كه دنياست وپايي كه ميلنگد پاي ارادت ماست ...
ولي مهدي جان هنوز هم هستند حبيب ها يي كه محبوبشان تويي...
آنان كه هر روز منتظرند تا بيايي و فدايي ات باشند...
و از من بي لايق چه انتظار كه اين گونه منتظر باشم...
مهدي جان دعايمان كن تا كمي معرفت بياموزيم و با اخلاص تو را بخوانيم...
مهدي جان حكايت ما و شما حكايت يعقوب و يوسف است...
كه يعقوب اشك مي ريخت و به انتظار يوسفش...
ما به گناه و شما گريان در طلب آمرزش ما...
پس در اين حكايت كجاست طلب كردن شما از خدا؟؟؟
كاش يعقوب وار شما را مي خوانديم...
مهدي جان بيا...
مهدي جان بيا ، اي وارث نوح نبي الله
بيا تا بر كشتي نجاتت قدم بگذاريم ودر اين درياي طوفاني با شما به ساحل مقصود برسيم...
مهدي جان بيا،اي وارث ابراهيم نبي الله
بيا كه آتش ظلم و ستم زبانه مي كشد ... بياكه بي تو اين آتش گلستان نمي شود...
مهدي جانبيا، اي وارث عيسي نبي الله
بيا و با نفس مسيحاييت بر دل هاي مرده ما، بدم و آيه«ان الله يحيي و يميت...» بخوان.
مهدي جان بيا، اي وارث موسي نبي الله
بيا كه فرعونيان و قبطيان قصد سبطيان كرده اند... بيا كه نيلزمان بي عصاي شما شكافته نمي شود.
مهدي جان بيا، اي وارث محمد نبي الله
بيا و برايمان مبعثي دوباره بياور
بيا و جزء جزء قرآن را بر جزء جزء قلبمان بنشان ...
بيا ،و برايمان آيه تطهير بخوان تا شايد از اين آلودگي ها پاك شويم...
بيا و برايمان آيه" اقرا بسم ربك الذي خلق " بخوان كه خويشتن خويش از ياد برده ايم...
مهدي جان بيا ،اي وارث امير المومنين(ع)
بيا تا بار ديگر عدل را نظاره كنيم كه فرياد عدل خواهي مكرر شنيده ايم ...
بيا، و درب از خيبر ظلم بركّن...
بيا كه اينجا صفين است و خوارج ميان ما،و قرآن ها ميان نيزه ها
بيا تا نهروان دگر بر پا كني ...
و ظاهر نمايان متعصب را به خاك بنشاني.
و قرآن را از ظاهر به باطن ما بيارايي...
مهدي جان بيا اي فرزند فاطمه(س)
بيا كه دعاي مادرت مستجاب است...
در و ديوار
دل هاي سوخته شيعيان
همه تو را صدا مي كنند...
بيا كه حسن هم منتظر است
كوچه هاي مدينه هنوز صداي سيلي را در گوش دارد
و حسن تنهاي اين كوچه...
بيا و انتقام از غاصبان بستان
مهدي جان بيا كه كربلا با كربلاييان به انتظار است...
كربلايي كه هر بار خاك و آبش تو را لمس مي كنند وچشم انتظار شنيدن " يالثارات الحسين"
بيا كه اگر هيچ نداريم ، از اين ديار عاشقي حب حسين را داريم
و در دل داغدار مصيبت هايش...
و بر ديدگان اشك ...
حال يك بار دگر زيارت عاشقي مي خوانيم:
اّن يّرزقّني طّلّب ثارك مّعّ امام مّنصور من اّهل بّيت مّحمّد و ال مّحمّد
و دوباره براي آمدنت دعا مي خوانيم...
كه اي خدا دگر تاب نداريم
و نزديك است...
تا سر بر سجده گاه عاشقي بگذاري و آيه «امن يجيب المضطراذا دعاه و يكشف السوء » بخواني.
نزديك است...
"ان الله لا يخلف الميعاد"
مهرداد*
من به مقاومت خود تا شكست كامل دشمن ادامه خواهم داد ، اما بیعتم را از شما بر می دارم ، هر كس میخواهد برود نه برایش مانعی هست و نه حرجی.